به شب و پنجره بسپار كه بر می گردم
عشق را زنده نگه دار كه بر می گردم
بس كن این سر زنش "رفتی و بد كردی" را
دست از این خاطره بردار كه بر می گردم
دو سه روزی هم - اگر چند - تحمل سخت است
تكیه كن بر تن دیوار كه بر می گردم
بین ما پیشترك هر سخنی بود گذشت
عاشقت می شوم این بار كه بر می گردم
گفته بودی دو سحر چشم به راهم بودی
به همان دیده بیدار كه بر می گردم
پرده ی تیره ی آن پنجره ها را بردار
روی رف آیینه بگذار كه بر می گردم
پشت در را اگر انداخته ای حرفی نیست
به شب و پنجره بسپار كه می گردم
امید مهدی نژاد
نظرات شما عزیزان: