می خواستم که هدیه کنم آسمان به تو
افتاد چشم آینه ها ناگهان به تو
تکثیر شد نگاهِ تو در بیکران و، من
دلبسته چون کبوتر بی آشیان به تو
شعری بخوان به لحن قشنگت، که می رسد
سرچشمه ی بدیع و معانی بیان به تو
اردیبهشت می چکد از چشم ابری ام
باران به من شبیه و گل ِارغوان به تو
حافظ حراج کرد بخارا به خال ِ او
من می دهم تمامی ِ هندوستان به تو
علی سهامی
نظرات شما عزیزان: