شب شعر
انتخاب روزانه بهترین شعر
 
 

 بعد از تو سرد و خسته و ساکت تمام روز...
با صد بهانه‌ی متفاوت تمام روز...

هی فکر می‌کنم به تو و خیره می‌شود
چشمم به چند نقطه‌ی ثابت تمام روز

زردند گونه‌های من و خاک می‌خورد
آیینه روی میز توالت تمام روز

در این اتاق، بعدِ تو تکرار می‌شود
یک سینمای مبهم و صامت تمام روز

گهگاه می‌زند به سرم درد دل کنم
با یک نوار خالیِ کاست تمام روز

«من» بی «تو» مرده‌ای متحرّک تمام شب...
«من» بی «تو» سرد و خسته و ساکت تمام روز...


نجمه زارع


ارسال شده در تاریخ : 4 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 5:37 :: توسط : غزل

گرگ سیاه چشم تو، دل را درید و رفت
جان دادن فجیع دلم را ندید و رفت

وابسته شد درخت به بال پرنده ای
بیگانه وقت کوچ از آنجا پرید و رفت

گفتم که کاش مثل تو  پروانه می شدم
دُورم چه ساده پیله ی حسرت تنید و رفت

عمری کنار جاده به پایش نشستم و
از راه های دیگر دنیا رسید و رفت

خود را اسیر میله ی تن کرد یک قفس
وقتی که مرغ عشق دلش پر کشید و رفت

چندین غزل به شوق برایش سرودم و
ناگاه دل سپرد به شعر سپید و رفت

زهرا السادات ضرابی


ارسال شده در تاریخ : 3 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 4:34 :: توسط : غزل

من را به شکل آدم تنهای دیگری
تبعید کرده اند به دنیای دیگری

تا اینکه یک غروب همین چند وقت پیش
تو آمدی به هیئت حوای دیگری

ای عشق مدتی است دلم غرق لذت است
بخشیده ای به درد تو معنای دیگری

با خلق تو گذاشت خدا جن و انس را
ناکام در جواب معمای دیگری

عمری است در غزل سخن از حسن یوسف است
دیگر رسیده نوبت زیبای دیگری

اینبار چند میوه ی نارنج لازم است؟
در من حلول کرده زلیخای دیگری

پایان قصه هیچکسی جز من و تو نیست
اینبار من کنار توام جای دیگری

گفتی که شعرهام شبیه گذشته نیست
طبعم رسیده است به امضای دیگری

محمد رفیعی


ارسال شده در تاریخ : 2 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 6:33 :: توسط : غزل

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت  شده باشد

دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک
تبدیل به غوغای حسادت شده باشد

دل در تب و طوفان تنوع طلبی چیست؟
باغیست که آلوده به آفت شده باشد

خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد!

از وهن خیانت به امانت چه بگویم
آنجا که خیانت به خیانت شده باشد!

شرمنده عشقیم و دل منجمد ما
جا دارد اگر غرق خجالت شده باشد

مقصود من از عشق نه این حس مجازی ست
ای عشق مبادا که جسارت شده باشد!


محمدرضا ترکی


ارسال شده در تاریخ : 1 / 2 / 1390برچسب:, :: 2:32 :: توسط : غزل

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد

شکنجه بیشتر از این که پیش چشمِ خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد

چه می‌کنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به‌راحتی کسی از راه ناگهان برسد،

رها کنی برود از دلت جدا باشد
 به آن‌که دوست‌تَرَش داشته به آن برسد

رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

گلایه‌ای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق! هق!... تو مبادا به گوششان برسد

خدا کند که... نه! نفرین نمی‌کنم... نکند
به او ـ که عاشق او بوده‌ام ـ زیان برسد

خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

نجمه زارع


ارسال شده در تاریخ : 31 / 1 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 16:31 :: توسط : غزل
درباره وبلاگ
به وبلاگ شب شعر نو خوش آمدید در این وبلاگ به سلیقه نویسنده بهترین شعر سایت شعرنو روزانه انتخاب میشود و در صورت امکان نقدی گذرا بر آن میشود انتخاب یک شعر از خوبیهای شعر سایر شاعران عزیز که در همان روز شعری بر روی سایت شعر نو دارند کم نخواهد کرد چرا که فقط یک انتخاب و سلیقه است. وانتخاب یک شعر به معنای بی نقص بودن آن و ناقص بودن سایر اشعار همان روز نیست.در صورت تمایل به همکاری پیغام بگذارید. ما را از نظرات ارزشمند خود بی بهره نگذارید. با تشکر
آخرین مطالب
نويسندگان

ورود اعضا: