شب شعر
انتخاب روزانه بهترین شعر
 
 

مرا پیاده میکنی کنار وعده گاهمان
کنار اولین قرار و آخرین گناهمان

دوباره سرد و بی رمق به من نگاه میکنی
به هم گره نمیخورد ولی دگر نگاهمان

من اعتراف میکنم : ز یاد من نمیروی
تو اعتراف میکنی : به عشق اشتباهمان

توفکر می کنی که من به رفتن توراضی ام
تو فکر میکنی فقط به نیمه سیاهمان

مرا پیاده میکنی درست هشت و نیم شب
کنار خاطرات و لحظه های بی پناهمان

گذشته کارم از جدل، به دست ساکی از غزل
هنوز ایستاده ام کنار وعده گاهمان


حبیب فرقانی


ارسال شده در تاریخ : 24 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 3:17 :: توسط : غزل

گرچه توفان شد و بی ‌واهمه پركند مرا
و در این غربت دور از همه افكند مرا

آفرین بر نفسش! دست مریزاد به عشق!
كه چنین كرد به چشمان تو پا‌بند مرا

بی‌خبر آمد و كرد از همه جا بی‌خبرم
از تو و نام تو و یاد تو آكند مرا 

تن سرمازده‌ام باغ شد و فروردین
تا به لبخند تو پیوند زد اسفند مرا

جاده‌ها در شب تاریك به راه افتادند
تا به روزی كه تو باشی برسانند مرا

تا به روزی كه... شب و جاده و آواز چه‌قدر؟
می‌كشد عشق به دنبال تو تا چند مرا؟

 

 

فاطمه سالاروند

 


ارسال شده در تاریخ : 23 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 18:18 :: توسط : غزل

 

نگاهت را نمی خوانم نه با مایی نه بی مایی
ز کارت حیرتی دارم نه با جمعی نه تنهایی


گهی از خنده گلریزی  مگر ای غنچه گلزاری ؟
گهی از گریه لبریزی مگر ای ماه دریایی ؟


چه می کوشی به طنازی که بر ابرو گره بندی
به هر حالت که بنشینی میان جمع زیبایی


درون پیرهن داری تنی از آرزو خوشتر
چرا پنهان کنی ای جان بهشت آرزوهایی؟


گهی با من هم آغوشی گهی از ما گریزانی
بدین افسونگری در خاطرم چون نقش رویایی


لبت گر بی سخن باشد نگاهت صد زبان دارد
بدین مستانه دیدن ها نه خاموشی نه گویایی


گهی از دیده پنهانی پریزادی پریرویی
گهی در جان هویدایی فرح بخشی فریبایی


به رخ گیسو فروریزی که دل ها را برانگیزی
از این بازیگری بگذر به هر صورت دلارایی


چرا زلف سیاهت را حجاب چهره می سازی؟
تو ماهی در دل شب ها نه پنهانی که پیدایی


زبانت را نمی دانم نه بی شوقی نه مشتاقی
نگاهت را نمی خوانم نه با مایی نه بی مایی

 

 

مهدی سهیلی


ارسال شده در تاریخ : 22 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 11:16 :: توسط : غزل

امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، با من سحر کن

بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
کج کن کلاه، دستی بزن، مطرب خبر کن

گل های شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند

تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دردی کشان پیمانه هاشان را شکستند

تو میر عشقی عاشقان بسیار داری
پیغمبری، با جان عاشق کار داری

یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر
این خانه لبریز تو شد، شیرین بیان، حلوای تر

 

محمد صالح اعلا


ارسال شده در تاریخ : 21 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 3:15 :: توسط : غزل

شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید

محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید

طنین نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید

دگر به منطق منسوخ مرگ می خندم
مگر به شیوه ی دیگر مرا مجاب کنید

در انجماد سکون ، پیش از آنکه سنگ شوم
مرا به هرم نفسهای عشق آب کنید

مگر سماجت پولادی سکوت مرا
درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید

بلاغت غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید


 قیصر امین پور 


ارسال شده در تاریخ : 20 / 2 / 1390برچسب:غزل,بهترین شعرها,زیباترین شعرها,بهترین غزلها, :: 3:3 :: توسط : غزل
درباره وبلاگ
به وبلاگ شب شعر نو خوش آمدید در این وبلاگ به سلیقه نویسنده بهترین شعر سایت شعرنو روزانه انتخاب میشود و در صورت امکان نقدی گذرا بر آن میشود انتخاب یک شعر از خوبیهای شعر سایر شاعران عزیز که در همان روز شعری بر روی سایت شعر نو دارند کم نخواهد کرد چرا که فقط یک انتخاب و سلیقه است. وانتخاب یک شعر به معنای بی نقص بودن آن و ناقص بودن سایر اشعار همان روز نیست.در صورت تمایل به همکاری پیغام بگذارید. ما را از نظرات ارزشمند خود بی بهره نگذارید. با تشکر
آخرین مطالب
نويسندگان

ورود اعضا: