تنها دل تو نیست كه چون ما شكسته است
این كاسه كوزه بر سر دنیا شكسته است
از من یكی مپرس كجای دلم شكست
یك جا دو جا كه نیست ز صد جا شكسته است
از بس كه ذره ذره دلم را شكسته اند
حسرت برم به آن كه به یك جا شكسته است
هر گز كسی، به بی كسی ما نمی رسد
ما را كسی كه داده تسلا شكسته است
دیگر چگونه با دل خود, درد دل كنم
ظالم تمام آیینه ها را شكسته است
غم ها چه بی دریغ فراموش می شوند
گویی تمام دست و قلم ها شكسته است
با این همه شكست, جسورانه مانده ایم
جسر گریز پشت سر ما شكسته است
ما یوسفیم عشق به ما فخر می كند
ز اعراض ما غرور زلیخا شكسته است
"قصری" برادران ز غم هم چه غافلند
یعقوب پیر عشق چه تنها شكسته است.
كیومرث عباسی قصری
نظرات شما عزیزان: